مقدمه
منظور از ایران جنوبى زمینهاى واقع در جنوب غربی زمیندرز
تتیس جوان است که
شامل بلندىهاى غرب و جنوب غربی ایران (زاگرس) است و گسترههاى لرستان، خوزستان و فارس را در بر دارد.
از نگاه زمینشناسى، در باره مرز شمال شرقى ایران جنوبى، اتفاقنظر وجود ندارد. برخی زمین شناسان بخش شمال شرقی زاگرس را زونى با ساختار پیچیده همراه با سنگهاى دگرگونى مىدانند که در فرهنگ زمینشناسى ایران، به گونهاى فراگیر از آن به عنوان « زون سنندج – سیرجان » یاد مىشود. فرهودى (1978) و علوى (1994) مرز شمال خاورى زاگرس را کمربند آتشفشانى ارومیه – بزمان مىدانند. به نظر فرهودى، این کمربند بخشى از سیستم کمانى کوهزاد زاگرس است که با خط عمان از سیستم کمانى
مکران جدا مىشود. ولى، بسیارى از گزارشهاى زمینشناسى، با استناد به تحولات زمینساختى، ماگماتیسم – دگرگونى، و شرایط رسوبى متفاوت دو سوى راندگى اصلى زاگرس، مرز شمال شرقی این پهنه را بر راندگى اصلى زاگرس منطبق مىدانند. دنباله جنوب شرقی زون زاگرس توسط گسل ترادیس درونقارهاى میناب (گسل زندان) از حوضه فلیش مکران جدا مىشود، ولى به سمت شمال غرب، زاگرس را مىتوان تا بلندىهاى شرق عراق و جنوب شرق ترکیه دنبال کرد. به سوى جنوب – جنوب غرب، ویژگىهاى زمینشناختى زاگرس با اندک تغییراتى در رخسارههاى سنگى و الگوى ساختارى تا خلیج فارس و سکوى عربستان ادامه دارد. نبود فعالیتهاى آذرین، وجود مادر سنگهاى متعدد و بسیار غنى از مواد آلى،
سنگ مخزنهایمتخلخل و تراواى متعدد با سنگپوشهاى مناسب، شرایط منحصر به فردى را براى تولید و انباشت هیدروکربن در زاگرس فراهم کرده تا این پهنه از نفتخیزترین حوضههاى رسوبى دنیا باشد.
از نظر جغرافیایى زاگرس را میتوان به نواحى لرستان، خوزستان و فارس تقسیم کرد .
بـربـریان (1977) بر پایــه انباشتــههاى نمکى سرى هرمـز، زاگـــرس را به دو بخش جنوب شرقی، یا « حوضه هرمز » و بخش شمال غربی، یا « حوضة اهواز » تقسیم میکند که مرز جدایى این دو، بر خطواره قطر – کازرون است.
از نظر ژئومورفولوژی از شمال شرق به جنوب غرب، زاگرس شامل زاگرس مرتفع (زاگرس داخلى)، زاگرس چینخورده (زاگرس بیرونى) و دشت خوزستان است.
از نظر الگوى ساختارى از شمال شرق به جنوب غرب، زاگرس شامل زون راندگیها، کمربند چینخورده، فروافتادگى دزفول و دشت آبادان است.
تاریخچه چینهاى زاگرس
همه سنگهاى زاگرس را مىتوان به دو گروه پىسنگ دگرگونه پرکامبرین و پوشش رسوبى روى پىسنگ تقسیم کرد. مراحل سه گانه زیر را در تکوین حوضه زاگرس مؤثر مىباشد.
- مرحلة فلات قاره (پرکامبرین پسین – تریاس میانى)
- مرحلة بزرگ ناودیسى ( تریاس میانى – پلیوسن)
- مرحلة پس از کوهزایى (پلیوسن – زمان حال)
علوى (1994)، با توجه به رخسارههاى سنگى و پیامد رویدادهاى زمینساختى، سنگهاى زاگرس را به واحدهاى زمینساختى – چینهشناختى(Tectonostratigraphy Units) زیر تقسیم مىکند:
1- رخسارههاى سکویى قاره گندوانا، به سن پرکامبرین پسین – تریاس میانى
2- رخسارههاى فلات قارة جنوب تتیس جوان، به سن ژوراسیک – کرتاسه
3- رسوبهاى پیشخشکى (Foreland) سنوزوییک (دریایى – غیردریایى) که همزمان با کوهزایى آلپ و در یک دریاى پسرونده به سمت جنوب غربی، انباشته شدهاند.
اوبراین (1950)، بر پایه رفتارشناسى سنگها، ردیفهاى رسوبى زاگرس را به گونة زیر تقسیم مىکند:
1- گروه پىسنگ (پرکامبرین)
2-گروه متحرک زیرین، شامل سرى هرمز به سن پرکامبرین پسین - کامبرین، به ضخامت تا 4 هزار متر
3-گروه مقاوم، شامل سازندهاى زمان کامبرین تا
میوسن، به ضخامت 6 تا 7 هزار متر
4-گروه متحرک بالایى، شامل
سازند گچساران ، با 1600 متر ضخامت
5-گروه نامقاوم، شامل سازندهاى میشان، آغاجارى، بختیارى، به ضخامت 3 تا 4 هزار متر
بررسى چینهنگارى ترادفى (Sequence Stratigraphy) پهنة زاگرس نشانگر آن است که این بخش از ایران، در فاصلة زمانى پرکامبرین – تریاس میانى بخشى از ابرقارة گندوانا بوده است. از تریاس میانى، با تکوین تتیس جوان، شرایط دریایى ویژهاى بر آن حاکم بوده است. از کرتاسه پسین به بعد، پس از سرانجام گرفتن تتیس جوان و برخورد دو ورق زاگرس و ایران مرکزى، محیطهاى رسوبى از نوع همزمان با کوهزایى بودهاند. اگرچه پیشینه فاز کوهزایى در
پلیوسن بوده است، ولى دگرشکلى، همچنان بر زاگرس تحمیل مىشده است.